کتاب داستان «ماجرای یوزی کوچولو» در سایت های خبیر نیوز، پناه مردم نیوز و رخدادشهر معرفی شده است. برای مشاهده، روی نام سایت ها کلیک کنید.

https://b2n.ir/a94594

روزنامه قدس در تاریخ 10 آذر 1401 در بخش بالایی روزنامه صفحه 7 خود به معرفی کتاب ماجرای یوزی کوچولو پرداخت.

این مطلب در لینک زیر قابل مشاهده است:

https://www.qudsdaily.com/Newspaper/item/39065

🔹 دامپزشک مستقر در محل نگهداری توله‌یوزها از آغاز رژیم گوشتخواری «آذر» و «توران» که اخیرا در پارک ملی توران پیدا شده‌اند خبر داد.
@Farsna

فتح الله امیری، مستندساز برجسته حوزه یوزپلنگ ایرانی، درباره کتاب داستان «ماجرای یوزی کوچولو: گفت: این کتاب از نظر محتوای داستانی بسیار مطلوب نگاشته شده و از نظر تصویرگری هم زیباست. با توجه به اینکه شخصیت های داستان از میان گونه های جانوری نادر و متناسب با محیط زندگی یوزپلنگ نوشته شده، کار ارزشمندی است.

آخر داستان متناسب با شرایط روز است چرا که در آن به موضوع نگاه انسانی به رغم رفتارهای نامناسبی که نسبت به یوزپلنگ صورت می گیرد، اشاره شده است و ما در واقعیت، تحویل دو بچه یوزپلنگ را به دفتر محیط بانی دیدیم.

در داستان، تقریبا به همه چالش هایی که یوزپلنگ ایرانی با آن مواجه است، پرداخته شده است.

کاش در داستان ،به محیط بان به عنوان قشر زحمت کش نیز اشاره می شد.

داستان ماجرای یوزی کوچولو از 5 شخصیت اصلی شامل یوزی کوچولو، هوبره، کوکَر، آگاما و عمو یوزپلنگ تشکیل شده است. تصویر سازی این کتاب را خانم مهسا ولی زاده انجام داده است. در این بخش، برای آشنا شدن کودکان، تصاویر واقعی شخصیت های مذکور در زیر آمده است.

یوزی کوچولو- یوزپلنگ کوچک

هوبره

کوکَر

آگاما

کتاب «چگونه پس انداز کنیم»؛ در سال 96 توسط انتشارات سفیر خرد منتشر شد.

این کتاب علاوه بر اینکه به موضوع صرفه جویی و پس انداز از دیدگاه دانشمندان اسلامی و غربی می نگرد، به راهکارهای صرفه جویی و پس انداز نیز اشاره دارد. در صورت نیاز به خرید با تیراژ بالا، با شماره تلفن 2389762-0912 تماس حاصل فرمایید.

کتاب #ماجرای یوزی کوچولو، داستانی کودکانه با شخصیت های ایرانی است که در آن، #یوزپلنگ کوچک شخصیت اصلی داستان است و همراه با این گونه نادر ایرانی، عمو یوزپلنگ، #هوبره، #کوکَر و #آگاما، داستان را کامل می کنند.

این شخصیت ها در محیط واقعی زندگی یوزپلنگ زندگی می کنند و البته همچون یوزپلنگ، خطر انقراض آنها وجود دارد.

این کتاب مناسب سن دانش آموزان سال اول تا پنجم بوده و البته برای سنین بالاتر هم می تواند قابل استفاده باشد.

کتاب داستان کودکانه «ماجرای یوزی کوچولو» نوشته یوسف بهمن آبادی از سوی انتشارات سفیر خرد منتشر شد.
کتاب ماجرای یوزی کوچولو در قالب داستان کودک و نوجوان به تشریح وقایعی می پردازد که یوزپلنگ ایرانی با آنها مواجه است.
این داستان در ۴ بخش مرتبط نگاشته شده و در هر بخش، یکی از مسائل پیش روی یوزپلنگ ایرانی مطرح شده است. همچنین در این کتاب به تعدادی از گونه های جانوری نادر کشور حاضر در محیط زندگی یوزپلنگ شامل کوکَر، هوبره و … به عنوان شخصیت های داستان اشاره شده است.
در بخشی از این کتاب آمده است: کوکَر این را گفت و پرواز کرد. به بالای کوه رسید. دنبال دوستش گشت اما آنجا نبود. به پرواز خود ادامه داد. به سمت برکه رفت. یوزپلنگ مشغول خوردن آب بود.
کوکر روی درخت نشست و گفت: «سلام دوست قدیمی!» یوزپلنگ سرش را بالا آورد، آب را قورت داد و گفت: «سلام آقا کوکر! چه خبر! اینجا چکار می‌کنی؟» کوکر گفت: «راستش، یه مشکلی پیش آمده، فقط شما می‌تونید کمک کنید.» کوکر قضیه را گفت. اشک بر گوشۀ چشمان یوزپلنگ جاری شد. با حالتی بغض‌آلود، گفت: «ای وای از سرنوشت ما.»
کتاب ماجرای یوزی کوچولو در ۱۰۰۰ نسخه، ۴ رنگ، قطع خشتی و با تصویرگری مهسا ولی زاده منتشر شده است.
در صورت تمایل به خرید، با شماره تلفن 2389762-0912 تماس حاصل فرمایید.

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B4%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AA_%D8%B3%D9%81%DB%8C%D8%B1_%D8%AE%D8%B1%D8%AF

انتشار کتاب داستان ماجرای یوزی کوچولو برای کودک و نوجوان

انتشارات سفیر خرد برای فروش کتاب «ماجرای یوزی کوچولو» به دنبال جذب نمایندگی یا بازاریاب فروش است.

علاقه مندان می توانند با شماره تلفن 2389762-0912 تماس حاصل فرمایند.

بخشی از کتاب «ماجرای یوزی کوچولو» را در ادامه می خوانید:

کوکَر این را گفت و پرواز کرد. به بالای کوه رسید. دنبال دوستش گشت اما آنجا نبود. به پرواز خود ادامه داد. به سمت برکه رفت. یوزپلنگ مشغول خوردن آب بود.
کوکر روی درخت نشست و گفت: «سلام دوست قدیمی!» یوزپلنگ سرش را بالا آورد، آب را قورت داد و گفت: «سلام آقا کوکر! چه خبر! اینجا چکار می‌کنی؟» کوکر گفت: «راستش، یه مشکلی پیش آمده، فقط شما می‌تونید کمک کنید.» کوکر قضیه را گفت. اشک بر گوشۀ چشمان یوزپلنگ جاری شد. با حالتی بغض‌آلود، گفت: «ای وای از سرنوشت ما.»

http://safir-e-kherad.ir/